نامه به هم میهنان

هم میهنان،
 
شاید بپرسید چرا این نامه خطاب به شما نوشته میشود؟ هدف من از نگارش این نامه بیان خواست عمیق و صادقانه ام برای شرکت در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ایراندر سال 1392 است. از آن مهمتر، از طریق این نامه میخواهم از شما تقاضا کنم که از من در انتخابات پیش رو حمایت کنید و از این طریق به من فرصت خدمت به شما مردم بزرگوارایران را بدهید. افراد بسیاری از جمله “کمیتۀ انتخاب دکتر امیر احمدی برای ریاست جمهوری ایران” مشوق من برای حضور در انتخابات پیش رو بوده اند. این در حالی استکه برخی نیز، به من، در خصوص مشکلات ناشی از این اقدام هشدار داده اند. من از چالشهائی که این تصمیم برای من، خانواده ام، بستگانم، دوستانم، و حامیانم ایجاد خواهد نمود بهخوبی آگاهم. با این همه، اعتقاد راسخ دارم که هیچ گزینۀ بهتری جز تبدیل این انتخابات به فرصتی برای ایجاد ایرانی بهتر، سرشار از رونق و صلح و دوستی برای ما وجود ندارد. ناگفته پیداست که برای نیل به این مقصود، امید و تلاش من معطوف به برگزاری انتخاباتی آزاد، شفاف و عادلانه است.
 
بر هیچ یک از ما پوشیده نیست که ایران عزیز ما با مشکلات عدیده و جدیِ داخلی و بین المللی روبروست که مقابله با آنها اقدامات فوری طلب میکند. در حالی که این سطور نگاشتهمیشود مجموعه ای از حکومتها، سازمانها، گروهها، و افراد در جریان اجرای توطئه هائی هستند که با توسل به جنگ، مهندسی ایجاد هرج و مرج، و دامن زدن به خواستهای تجزیهطلبانه، حیات ملت و کشور ما را نشانه گرفته اند. در همان حال، گروهی از درون ایران بر رویکردهای غلط و شکست خوردۀ گذشته در مواجهه با مسائل داخلی و بین المللی پا فشاریمیکنند. واقعیت این است که بر پایه تجربیات، قاطعا میتوان گفت که نه تداوم سیاستهای فعلی، نه جنگ، نه یک انقلاب، و نه سازش غیر اصولی با غرب راه حل غلبه کشور بر مشکلاتموجود نیست. بررسیها و مطالعات من به عنوان یک محقق که بخش بزرگی از عمر خود را صرف مطالعه تاریخ، سیاست، و فرهنگ ایران کرده است، مرا به این حقیقت رهنمون شدند کهبرای خروج از معضلات رو به افزایش امروز تنها یک راه وجود دارد: اتحاد ملی برای تحقق تغییرات و اصلاحِ سیاستها بطور تدریجی، با تکیه بر ساز و کار انتخابات عادلانه و شفاف.
 
همانگونه که میدانید داوطلب شدن برای شرکت در انتخابات در ایران امری قانونی است و مبارزات انتخاباتی من نیز در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی شکل خواهد گرفت. من بهخوبی به این امر واقفم که بسیاری در داخل و خارج ایران مرا به دلیل دواطلبی ام برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، در محدودۀ قانون اساسی موجود و نیز برخی از قوانینمحدود کننده دیگر، مورد تخطئه و سرزنش قرار خواهند داد. اما به باور من هیچ قانونی حتی قوانین غیر قابل قبول نیز نباید شکسته شوند بلکه باید با اتخاذ روشهای غیر خشونت آمیز وبحث و اقناع تغییر یابند. امید این است که نظام جمهوری اسلامی با توجه به واقعیتهای عینی موجود و نیّت صادقانه من برای ساختن ایرانی بهتر به موضوع کاندیداتوری ام بنگرد. در آنصورت میتوانم امید این را داشته باشم که نظام به من این فرصت را خواهد داد که برای تحقق آرمانهای شما وارد صحنه مبارزات انتخاباتی شوم. در اینجا میخواهم مشخصا از مقامرهبری ایران که سرنوشت ملت نزد ایشان به امانت گذاشته شده بخواهم که از این خواست حمایت کنند.

 

هم میهنان،
 
شاید بپرسید چرا دکتر امیر احمدی؟ بگذارید از اینجا آغاز کنم که صدها بلکه هزاران نفر از ایرانیان شاستگی این را دارند که در مقام رئیس جمهور به ایران، سرزمین مادری شان،خدمت کنند و لذا استحقاق این را دارند که در مبارزات انتخاباتی شرکت کنند؛ و من تنها یکی از آنان هستم. من در “برنامه مبارزات انتخاباتی” خود به تفصیل به ویژگیهای علمی ونیز به سوابق و تجربیات کاری خود پرداخته ام. به طور اختصار، طی 30 سال گدشته من در مقام مدرّس و محقق دانشگاهی، برنامه ریز راهبردی، طراح سیاستگذاری، و مدیر اجرائی بهکار اشتغال داشته ام. خدمات آکادمیک من برای مطالعات مربوط به ایران، کمکهایم در سیاستگذاریها، و نیز طرح اندیشه های نوین برای ارتقاء جامعه ایران، همگی در جزوه ای با عنوان“داستان زندگانی من” آورده شده اند. هر دوی این اسناد در پایگاه اینترنتی من (www.amirahmadi.com)  قابل دسترسی و مطالعه اند.
 
من در طول زندگانی ام فروتنانه صدای خِرد و منطق بوده ام و در زمینه های بسیاری نقش رهبری را برای ایجاد تغییرات مثبت و سازنده بر عهده داشته ام. یکی از بزرگترین افتخارات منتلاش بی وقفه برای برقراری صلح و آشتی بین ایران و آمریکا  از طریق خلق موقعیتهائی منحصر به فرد بوده است، به نحوی که منافع ملی هر دو کشور و عزت ایران تامین گردد. هر چندکه متاسفانه موقعیتهای مذکور با غفلتهای تاریخی طرفین از دست رفت اما تلاشهای مذکور حداقل باعث شد که جلوی جنگ میان دو کشور گرفته شود. در عین حال در سایۀ همین تلاشها سیاستگذاران رده اول آمریکا از رفتار گذشتۀ آن کشور نسبت به ایران، از ملت ایران عذر خواهی کردند. هم چنین افتخار میکنم که در طول نزدیک به ربع قرن کار بر روی رابطه ایرانو آمریکا، به طور پیوسته، جزو معدود صداهائی در آمریکا بوده ام که با سیاستهای معطوف به تحریم، جنگ، و تغییر هرج و مرج زا به مخالفت برخاسته ام، و همیشه خواهان اصلاحاتمعنی دار بوده ام.
 
تلاش من برای ایجاد آشتی تنها منحصر به ایجاد رابطۀ عادی میان ایران و آمریکا نبوده است بلکه طیفهای سیاسیِ مخالفِ با یکدیگر در درون ایران را نیز در بر میگرفته است. اگرچه مشکلات امروز ایران ریشه های پیچیده ای دارد، به نظر من علت اصلی را باید در گفتمان خصمانۀ سه بازیگرِ اصلیِ تاثیر گذار بر فضای سیاسی ایران یعنی حکومت ایران، مخالفانحکومت ایران و حکومت ایالات متحده آمریکا، در برخورد با بازیگرِ مخالف خود جستجو کرد. مادام که این گفتمان خصمانه غالب باشد هیچ راه حلی برای مسائل ایران متصور نیست. اینگفتمان خشونت بار و توهین آمیز باید تغییر یابد و عزم من این است که در سایۀ تلاشی همه جانبه و به کمک شما این گفتمان را تغییر دهم.
از دیگر افتخارات من خدمت به ملت ایران برای بازسازی ویرانیهای جنگ صدام حسین بر علیه کشور است. در حالی که جنگ در جریان بود، من به کمک دانشگاه تهران، بارها به مناطقجنگی از جمله خوزستان سفر کردم تا ضمن برآورد خسارات وارده، راهبردهای بازسازی پس از جنگ را فرموله کنم. من هم چنین بطور فعال در بازسازی خرابیهای ناشی از زلزله بزرگِرودبار و منجیل شرکت داشته ام و بعد از زلزله بم هم برای بازدید و ارزیابی خسارات راهی آن دیار شدم. از اینکه در لحظات سخت به یاری مردم ایران شتافته ام همواره احساس غرورمیکنم.
 
من در ایران زندگی، تحصیل و کار کرده ام و زمانی هم که در خارج از کشور اقامت داشته ام به طور پیوسته به دیدار سرزمین مادری آمده ام. طی آن دیدارها تحقیقات متعددی را درزمینه های مختلف مربوط به ایران به انجام رسانده و در باب فرصتها و چالشهای موجود مطالب زیادی نوشته ام. در دهۀ پنجاه شمسی، به عنوان مهندس کشاورزی جوان در مناطقمحروم مربوط به عشایر بویر احمدی، بختیاری، قشقائی، و لُر خدمت کرده ام. از افتخارات دیگر من نگارش و انتشار دو کتاب تحقیقی یکی در مورد وضعیت حقوقی جزایر تنب بزرگ وکوچک و ابوموسی و دیگری دریای خزر است که در هر دو کتاب، با استناد به تحقیقاتی گسترده به دفاع از حقوق قانونی و تاریخی ایران پرداخته ام. در حال حاضر دارای یک منزلمسکونی در تالش، استان گیلان، محل تولدم، در سواحل زیبای مازندران هستم و اغلب نزدیکان و بستگانم هم در همان محل زندگی میکنند.
 
بخشی از زندگی من در آمریکا سپری شده، جائی که توانستم با استفاده از فرصتها و در سایۀ تلاشی بدون وقفه مدرک دکترای خود را از دانشگاه کُرنل بگیرم و به عنوان استاد تماموقت در دانشگاه راتگرز به کار تدریس و تحقیق مشغول شوم. من از فرصت به دست آمده برای آشنائی با زوایای فرهنگ آمریکائی و نیز شناخت و تبادل نظر با جمع کثیری از نخبگانآمریکائی از جمله سیاستمداران برجسته، داشگاهیان، و رهبران و صاحبان موسسات بزرگ اقتصادی استفاده نموده ام. من مدت زمانی نیز در انگلستان در دانشگاه اکسفورد به کارتدریس و تحقیق اشتغال داشته ام. سفرهای بیشمار من به کشورهای مختلف جهان موجب گردیده که از نزدیک با تجربیات کشورهائی که ظرف 30 سال اخیر به دستاوردهای چشمگیرینائل شده اند آشنا شوم. ما باید بیاموزیم که از تجربیات جهانی برای پیشرفت ایران استفاده کنیم و من مصمم به استفاده از آن تجربیات هستم.
 
من در خارج از ایران “سرباز” خوبی برای کشورم بوده ام. در دورانی که از اسلام و ایران چهره ای اهریمنی ترسیم میشد، من به طور پیوسته در دفاع از حقوق ایران و ایرانیان وشناساندن و تبلیغ فرهنگ ایرانی، لحظه ای آرام نگرفته ام. برخی دافعه ها در داخل ایران همراه با جاذبه هائی در غرب باعث مهاجرت میلیونها ایرانی ظرف سه دهه گذشته به خارج ازکشور گردیده است. با این حال نکته قابل توجه این است که اکثریت قاطع ایرانیان دور از وطن، با افتخار هویت ملی خود را که نشانۀ وفاداری آنان به سر زمین مادری است حفظ کردهاند. در این جمع بزرگ من نیز یکی از کسانی هستم که بدون کمترین خدشه در پروندۀ چهل سال زندگیم در غرب، هویت خود و عشق به سرزمینم را در سینه زنده نگاه داشته ام.

 

هم میهنان،
 
شاید بپرسید آیا من واقعا میتوانم تغییری ایجاد کنم؟ شما ملت ایران طی سالهای طولانی گذشته در مقابل سختیها، از جنگ گرفته تا بلایای طبیعی، تا درگیری ها و اختلافاتسیاسی و بالاخره تحریمهای فلج کننده از خود صبر و فداکاری نشان داده اید. دیگر زمان آن فرا رسیده که با عبور از آن دوران، با آغاز مسیری نوین، نشاط و شادمانی را در کنار رونقو آبادانی تجربه کنید. این حق شماست که سئوال کنید آیا تیم دکتر امیر احمدی قادر است به چنین آرمانی جامۀ تحقق بپوشاند؟  این حقیقت را نمیتوان کتمان کرد که هیچ راه حل آسانو سریعی برای حل مشکلات پیچیده و چند وجهی امروز کشور ما نیست. اما میتوانم این اطمینان را بدهم که بر پایه مطالعاتی که من انجام داده ام، راه حلهائی را فرموله کرده ام که با بهکارگیری آنان و در سایه یک تلاش همگانی میتوان بر مسائل پیچیده موجود غلبه کرده و رونق و آبادانی را برای شما مردم ایران به ارمغان آورد.
 
برنامه انتخاباتی من سندی است علمی و عملی که راه حلهائی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ارضی و بین المللی را در دو سطح سیاستگذاری و راهبردی فرموله کرده و درمعرض دید شما قرار میدهد. طبیعی است که هیچ برنامه ای خالی از نقص نیست. امید من این است که متخصصین و دانش پژوهان ایران در تکمیل و رفع نواقص این طرح بزرگ، من رایاری دهند. نقطه عزیمت ما برای مهار و سپس غلبه بر مسائل موجود، پایان دادن به درگیریهای شدید سیاسی و اختلاف و نفاق خانمانسوز حاکم بر جامعه است؛ و مسیر حرکت به سمتآشتی ملی و تشکیل دولت ائتلافی است. گام اول برای تحقق این امر، باز کردن فضای سیاسی موجود و دادن امکان رقابت به نیروهای سیاسی در یک فضای انتخاباتی “عادلانه وشفاف” در سال 1392 است. این امر میسر نیست مگر اینکه حکومت ایران گام اول را در جهت متحد ساختن و دلگرم نمودن مردم بر دارد. خوشبختانه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامیدر تحلیلی که در آبان ماه 1391 در پایگاه اینترنتی آن وزارتخانه منتشر شده با درک وضعیت موجود به این مهم اشاره میکند. در تحلیل وزارت اطلاعات آمده است كه يكي از راههاي‏مهم و اساسي برای غلبه به تهدیدات خارجی “كاهش شديد اختلافات داخلي و تقويت پايگاه‏هاي ‏مردمي است.” در این میان آیت الله خامنه ای قادرند به این ایده شکل عینی ببخشند ومن با شناختی که از ایشان دارم وقوع چنین رویداد بزرگی را دور از ذهن نمیدانم.
 
اتحاد در داخل، موقعیت ایران را برای مذاکره با قدرت ها در خارج به طور چشمگیری ارتقاء و استحکام م بخشد. ایران در حال حاضر، در نتیجه رویکرد خصمانه قدرتهای بزرگ باانزوای بین المللی، در صحنه سیاسی و اقتصادی روبرو گردیده است. ما باید در اسرع وقت روابط خود را با سازمان ملل سامان دهیم و نخستین برنامه من، در مقام رئیس جمهور ایران،بازگرداندن پرونده هسته ای از سازمان ملل به آژانس بین المللی انرژی هسته ایست. این امر از طریق همکاری با آژانس و اعتماد سازی با اعضاء دائمی سازمان ملل میّسر است. اینروند در همین جا نباید متوقف شود. گام بعدی کاهش تشنج با آمریکا، اروپا، کشورهای اسلامی و همسایگان است. مرمت و بهبود رابطه با سازمان ملل و آمریکا باید در اولویت سیاستخارجی کشور قرار گیرد و در همه حال باید عزت ایران مد نظر باشد. تاکید کنم که خط فکری من با خط سازشی که این روزها در ایران صدایش تنین انداخته یکی نیست. خط فکری منبر مصالحه قدرتمندانه، بر مبنی منافع ملی ایران و در چهارچوب عزت کشور است.

 

هم میهنان،
 
ممکن است بپرسید چگونه است که دکتر امیراحمدی می واند چنین ادعائی کند؟ اگر برقراری رابطه با آمریکا بر اساس حفظ منافع و عزت ملی میّسر بود چرا دیگران که تاکنون در راس امور اجرائی کشور بوده اند قادر به انجام چنین مهمی نشدند؟  واقعیت این است که شرایط خاص زندگی من موقعیت ویژه ای را فراهم آورده که اگر منحصر به فرد نباشددر کمتر سیاستمداری به طور یکجا جمع است. از نظر علمی و کارهای تحقیقاتی من نزدیک به سه دهه است که بر روی تاریخ، سیاست، و اقتصاد ایران کار کرده ام. تالیفاتم را شخصابه هر دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته و منتشر کرده ام (برای اطلاعات بیشتر به داستان زندگی من مراجعه فرمائید). تسلط من در مورد مسائل مربوط به ایران تنها به تالیفاتم محدودنمیشود. من به طور پیوسته به ایران مسافرت میکنم و از نزدیک با جزئیات آنچه که در جامعه ایران میگذرد آشنایم. نه تنها به طور دائم با مردم، از همه طبقات، بخصوص با جوانان، درتماس بوده ام بلکه در بالاترین سطوح مملکتی با سیاستمداران و متفکران  ایران همواره در حال بحث و تبادل نظر بوده ام.
 
در کنار آشنائی با جزئیاتِ خصوصیاتِ فرهنگی و سیاسی جامعه ایران، ارتباط تنگاتگی با فرهنگ و جامعه آمریکا نیز داشته ام. نزدیک به چهار دهه زندگی در آمریکا، آشنائی و مراودهبا سرشناس ترین متفکرین سیاسی و اجتماعی این جامعه، و نیز آشنائی با شخصیتهای سیاسی و دیپلماتیک آمریکا در بالاترین رده ها، موقعیت خاصی را برای من فراهم آورده که ایناعتماد به نفس را به من میبخشد که بتوانم ادعا کنم که رابطه میان ایران و آمریکا را با حفظ منافع ملی و با عنایت به عزت ملی ایران حل و فصل کنم. وزیر امور خارجه سابق آمریکا،خانم مادلین آلبرایت، بر اثر بحثهای طولانی و روشنگرانه، در جلسه ای که شورای ایرانیان آمریکائی به رهبری من تشکیل داده بود، برای نخستین بار، از شرکت آمریکا در کودتای 28مرداد از مردم ایران پوزش خواست. و بالاخره اینکه دولتهای مخالف جمهوری اسلامی من را به عنوان یک فرد “مسئله ساز” نمیبینند بلکه “مسئله حل کن” میدانند.
آشتی و آرامش در خانه و کاهش تشنج با خارج منجر به کاهش تحریمها شده و راه را برای سرمایه گذاریهای خارجی چه از سوی ایرانیان خارج از کشور و چه سرمایه گذاران خارجیباز خواهد کرد. حل مشکلات فوری و عمده اقتصاد ایران شامل سقوط ارزش پول ملی، تورم، بیکاری کسری بودجه، و عدم جذب سرمایه گذاری در گروِ ترمیم رابطه با آمریکا و مآلا گشودندرهای بازارهای بین المللی بر اقتصاد کشور و به علاوۀ تغییرات بنیادی در مدیریت اقتصاد کشور است. تغییرات در مدیریت اقتصاد کلان و خرد کشور باید در حوزه های مدیریت پولی ومالی، صنایع، تجارت، و تصحیح سیاست های مرتبط با کار، تکنولوژی و تعیین نرخ تبدیل ارز های خارجی صورت بگیرد.
 
سیاست من، استفاده عقلانی از ارز و تعیین اولویت های ارزی با هدف حفظ ارزش ریال، تامین نیازهای پایه و ضروری مردم و حمایت و توسعۀ تولید کالا و خدمات در داخل برای مصرفو صادرات خواهد بود. در همان حال، با اتخاذ یک سیاستِ انقباضیِ پولی و مصرفی به علاوۀ یک سیاست انبساطیِ مالی و تولیدی چند هدف را پی خواهم گرفت. به این ترتیب که باکاهش حجم پول، مصرف و تورم را کاهش خواهم داد در حالی که با اتخاذ سیاستهای انبساطی مالی بر میزان تولید و اشتغال خواهم افزود. من از این رویکردِ افزایش عرضه و تولیدبرای افزایش سرمایه گذاری، ایجاد کار، رشد اقتصادی، و افزایش درآمد افراد استفاده خواهم کرد.
 
سیاستهای دیگر من عبارت خواهند بود از: تعلیق یارانه های غیر ضروری به دهکهای پر درآمد و هدایت وجوه صرفه جوئی شده به سمت تولید، فروش اوراق قرضه ملی با سررسیدهایدرازمدت و نرخهای معقول، افزایش نرخ بهره و حمایت از بانکها برای استفاده سودآور از سپرده های ثابت، کاهش نرخ بهره برای امور تولیدی از طریق حمایت دولتی، هدایت بودجه هایمربوط به طرحهای توسعه به سمت بخشهای تولیدی اشتغال زا، و کاهش مالیات بر بخش تولید و افزایش آن بر کالاهای لوکس. سیاست تجاری من بر پایه کاهش واردات و افزایشصادرات استوار خواهد بود. کاهش ارزش ریال موقعیتی تاریخی را فراهم آورده که ایران میتواند در زمینه صادراتِ مصنوعاتِ صنعتی با کشورهای دیگر به رقابت بپردازد. این وضعیت مارا قادر میسازد که برنامه صنعتی شدن با محوریت صادرات را سازمان و شتاب ببخشیم. باید تاکید کنم که موفقیت این برنامه ها در گرو قانونگرائی و انظباط در همۀ سطوح حکومتیاست. من در مقام رئیس جمهور و در حیطه اختیاراتم هر آنچه در توان دارم برای نهادینه کردن قانونگرائی و ایجاد شفافیت و صداقت در دولت به کار خواهم گرفت.

 

هم میهنان،
 
شاید بپرسید شما چگونه میتوانید به من کمک کنید؟ شما میتوانید به طرق مختلف مرا در این حرکت مسالمت آمیز و بی سابقه یاری دهید. از جمله: پیام من را به فامیل، دوستان،همکاران و آشنایان بفرستید، برنامه های پیشنهادی را با آنان در میان بگذارید، کمکهای مالی جمع آوری کنید، برای کارهای بسیاری که باید در ارتباط با یک حرکت انتخاباتی صورتگیرد داوطلب شوید، از مقام رهبری بخواهید که راه را بر روی من بر پایه شرکت در یک مبارزه عادلانه بگشایند، و بالاخره به طرق منطقی و عملی با شورای نگهبان برای تایید من لابیکنید.
 
برای اطلاعات بیشتر به برنامه انتخاباتی من مراجعه کنید. فراموش نکنید که هر چه تعداد ما بیشتر باشد و هر چه در این راه مصمم تر باشیم شانس تایید ما بیشتر است. من به باورشما به این حرکت نوین و به این راه نو و نیز به تعهد و انرژی مثبت شما نیازمندم. پیروزی در این راه یعنی پیروزی برای ساختن ایرانی آبادتر، متحد، و فارغ از خصومت و دشمنی که درسایه صلح و  آرامش بتواند به جایگاه جهانی ای که شایسته آن است دست یابد.
 
من از شما خاضعانه میخواهم که در این عصر تغییرات بی وقفه و سریع با پشتیبانی، حمایت، و کمک به من، و همراه با من، برای جدا نماندن از کاروان کشورهای پیشرفته، برای تجدیدمجد ایران، و برای بازگرداندن شکوه گذشته اسلام، فصل جدیدی را در تاریخ ایران بگشائید. برای تحقق این رویا، من به عنوان فردی که قابلیتهای لازم را دارد، و در عین حال دل در گروایران دارد، دست اتحاد و همکاری به سوی شما دراز میکنم. خدای بزرگ یار و یاور ایران و ایرانیان باد.